کد مطلب:315373 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:350

فرمایش شیخ عباس قمی صاحب مفاتیح الجنان
و عالم متبحر معاصر دامت افاضاته در كتاب مفاتیح الجنان گوید: روایات بسیار وارد شده كه در آن شب بدر حضرت رسول صلی الله علیه و آله به اصحاب فرمود: كیست امشب برای ما برود آب بكشد بیاورد. اصحاب سكوت كردند و هیچ یك اقدام نكردند. حضرت علی علیه السلام مشكی برداشت به طلب آب بیرون رفت و آن شبی بود سرد و باد می آمد و ظلمت داشت. پس رسید به چاه آب و آن چاهی بود بسیار گود و تاریك و آن حضرت دلوی نیافت تا از چاه آبی بكشد، لاجرم به چاه پائین رفت و مشك را پر كرد و بیرون آمد، رو به آمدن كرد كه ناگاه به باد سختی برخورد كه آن حضرت از سختی آن نشست تا باد بر طرف شد. پس برخاست و حركت فرمود كه ناگاه باد



[ صفحه 54]



سختی مانند آن دوباره آمد حضرت نشست تا آن نیز رد شد. دیگر باره برخاست برود كه مرتبه ی سوم نیز همان نحو بادی رسید و آن حضرت نشست و چون رد شد برخاست و خود را به حضرت رسول صلی الله علیه و آله رسانید. حضرت فرمود: یا اباالحسن علیه السلام برای چه دیر آمدی؟ عرض كرد: كه سه بار بادی سخت بر من وزید كه بسیار سخت بود و مرا لرزه فراگرفت و مكثم به جهت برطرف شدن آن بادها بود. فرمود: آیا دانستی آنها چه بود؟ عرض كرد: نه. رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: اول جبرئیل بود با هزار فرشته كه بر تو سلام كرد و سلام كردند و دیگری میكائیل بود با هزار فرشته كه بر تو سلام كرد و سلام كردند. پس از آن اسرافیل بود با هزار فرشته سلام كرد بر تو و سلام كردند و اینها فرود آمدند به جهت مدد ما و بعد از نقل خبر می فرماید اشاره به همین نموده قول آن كسی كه گفته از برای امیرالمؤمنین علیه السلام در یك شب سه هزار و سه منقبت بوده [1] راقم حروف گوید: چنانچه شاه ولایت با مشكی به طلب آب برای پیغمبر صلی الله علیه و آله رفت، شیر را بچه همی ماند بدو. حضرت اباالفضل علیه السلام نیز با مشكی به طلب آب برای اولاد پیغمبر صلی الله علیه و آله رفت. حضرت امیر علیه السلام آب آورد و چند هزار ملائكه بر او سلام نمودند و لكن فرزند عزیز او هزار دشمن كافر با حربه ها بر او احاطه نمودند و او را بی دست كرده، از پای در آوردند و گمانم آن است كه از عالم غیب و ملكوت چندین هزار ملائكه سماوات بر آن شهید مظلوم و مجاهد فی سبیل الله تحیت و سلام فرستادند.

سلام علیكم بما صبرتم فنعم عقبی الدار [2] .

سلام و تحیت بر شما باد كه [در طاعت و عبادت خدا] صبر پیشه كردید تا عاقبت منزلگاهی نیكو یافتید.

الكلام یجر الكلام مقصود آن بود كه این مثل بحر و اقلام در احادیث منقوله در كتب اهل تسنن و شعرای ایشان نیز مذكور است منجمله:

عبدالحمید بن ابی الحدید معتزلی گفته:



یقولون لی قل فی علی مدائحا

فان انا لم امدحه قالوا معاندا





[ صفحه 55]





فلو ان ماء البحر السبعه التی

خلقن مداد و السموات كاغذ



و اشجار خلق الله اقلام كاتب

اذا لخط افناهن عادت عوائد



و كان جمیع الانس و الجن كتبا

اذا كل منهم واحد قام واحد



و خطوا جمیعا منقبا بعد منقب

لما خط من تلك المناقب واحد [3] .



و شاعر شیعه گفته:



اشجار شوند ار قلم و بحر مدادش

آرند دو صد قلزم و جیحون و فراتی



وانگه ز ازل تا به ابد جمله نگارند

از صد یكی اوصاف نگنجد به صفاتی



هرگز نتوانند و نفهمند و نیابند

زان وصف اشاراتی و زان مدح نكاتی



تا هست حیاتم به جهان مهر تو ورزم

بی حب تو ای شه چه حیاتی چه مماتی



محروم ز خویشم من بیچاره و لیكن

دلشاد از آنم كه شفیع عرصاتی



گیری ز كرم دست من ای دست خداوند

اندر همه احوالم و اندر سكراتی



رحمة الله علی قائله. در انوار البهیه گوید:

حكی عن الشافعی انه قیل له ما تقول فی علی قال ما نقول فی حق من اخفت اولیائه فضائله خوفا و اخفت اعدائه فضائله حسدا و شاع من بین ذین ما ملاء الخافقین [4] .


[1] مفاتيح الجنان، فضيلت شب 17 ماه مبارك رمضان ص 406.

[2] سوره ي رعد آيه 24.

[3] الانوار العلويه ص 21(شيخ جعفر نقدي). ترجمه اشعار:

به من مي گويند در مدح علي (ع) فضائلي بگو پس اگر من مدح او را نگويم مي گويند تو دشمني مي كني. پس [بدانيد كه] اگر آب درياهاي هفتگانه اي كه خلق شده اند مركب شوند و صفحه ي آسمانها هم صفحه ي كاغذ شود. و درختان عالم قلم شوند براي نويسندگان و با نوشتن از بين بروند و دوباره چندين بار برويند.

و آنگاه تمام مخلوقات از جنس انسان و جن همگي نويسنده شوند و يكي يكي برخيزند.

و تمامشان منقبت و فضيلت پشت منقبت و فضيلت (در مورد علي (ع)) بنويسند هيچكدام از آن فضائل به پايان نمي رسد (قادر به اتمام فضائل نيستند).

[4] الانوار البهيه ص 71.